کد مطلب:106644 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:172

نامه 020-به زیاد بن ابیه











[صفحه 686]

نامه ی حضرت به زیاد بن ابیه كه در بصره قائم مقام عبدالله عباس بود، و در آن هنگام عبدالله از جانب امیرالمومنین (ع) حاكم شهرهای بصره و اهواز و فارس و كرمان بود شده: حمله كردن وفر: مال ضئیل: كوچك و حقیر (من صادقانه به خدا سوگند یاد می كنم كه اگر به من خبر رسد كه در بیت المال مسلمین چیزی اندك یا بسیار به خیانت برداشته ای، آن چنان بر تو سخت بگیرم كه تو را، كم مایه و سنگین بار و ناچیز و ناتوان كند، والسلام.) زیاد بی پدر، پسر سمیه است كه مادر ابی بكره نیز می باشد، و زنازاده ی ابوسفیان است، بعضی اوقات جزء اولاد او خوانده می شد بدون این كه شرعا فرزندش باشد. روایت شده است وقتی درباره ی پدر زیاد از عایشه سوال شد او نخستین كسی بود كه وی را پسر پدرش نامید. زیاد، در اوایل امر، نویسنده ی مغیره بن شعبه بود، و بعد نویسنده ی ابوموسی و سپس نویسنده ی ابن عامر و پس از آن، منشی ابن عباس شده یك زمانی هم با امیرالمومنین بود و حضرت او را والی فارس قرار داد و در این حال معاویه نامه ای به او نوشت و تهدیدش كرد، زیاد هم در پاسخ به معاویه چنین نوشت: آیا مرا تهدید می كنی و حال آن كه میان من و تو، پسر ابوطالب قرار دارد؟ ب

ه خدا سوگند اگر نزد من بیایی ضربت شمشیر مرا سخت ترین چیز خواهی یافت، اما، پس از به شهادت رسیدن امیرالمومنین، معاویه او را برادر خود خواند، و، والی بصره و اطراف آن قرارش داد و پس از مغیره بن شعبه كه از ولایت كوفه برداشته شد، زیاد را بر بصره و كوفه حاكم كرد، و او نخستین كسی بود كه حكومت این دو استان نصیبش شد. امیرالمومنین (ع) با این نامه، زیاد را از خیانتی كه ممكن است نسبت به اموال مسلمانان انجام دهد برحذر داشته و او را از عقوبت و كیفر آن در صورتی كه چنین خیانتی واقع شود بیم می دهد و از این عقوبت بطور كنایه تعبیر به حمله كرده و شدت آن را چنین بیان داشته است كه این عقوبت و مجازات سه ام در پی خواهد داشت كه در اثر آن تمام كمالات دنیا و آخرت او را نابود می كند: 1- نخست این كه ثروت اندوخته ی وی را می گیرد و مبتلا به نقصان و كمبود مال می شود. 2- كم آبرو می شود، عبارت: ضئیل الامر، كنایه از همین معناست. این دو امر، مربوط به سلب كمال دنیوی است. 3- بارهای گناه پشت وی را سنگین می كند، این مطلب مربوط به از بین رفتن سعادت اخروی او می باشد. حال اگر اشكال شود كه سنگینی پشت وی زیر بار گناه، امری است كه خود او انجام داده نه این

كه عقوبت و كیفر امام، آن را به وجود آورده باشد، پاسخ آن است كه مجموع این سه امر، گرفتن مال و مقام همراه با سنگینی بار گناه، یك حالت و موقعیت خطرناك برای او ایجاد می كند كه خودش باعث آن بوده و امام او را از این وضع برحذر می دارد، اگر چه بعضی اجزایش فعل خود او نباشد. می توان گفت: سرانجام این حالات برای او پدید می آید و لازم نیست كه هر حالتی از فعل خود صاحب حالت باشد، احتمال دیگر این كه سنگینی پشت كنایه از ناتوانی و عدم قدرت بر حركت برای تامین حوایج دنیاییش باشد، یعنی تو را در امور دنیایت ناتوان و عاجز می كند. دانای حقیقی خداست.


صفحه 686.